دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۴

تحلیل روز:

جامعه مدنی و سیاسی رو به سوی تفاوت و دگرگونی

منصور انصاری جامعه مدنی و سیاسی رو به سوی تفاوت و دگرگونی

دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
جامعه مدنی و سیاسی رو به سوی تفاوت و دگرگونی
منصور انصاری
در چارچوب یک بحث مبتنی بر بنیادهای فلسفی و اندیشه‌ورزی، جامعه مدنی و سیاسی ایران با ترکیبی عمدتا از انسان‌های باورمند و اعتقادات ایدئولوژیک، پس از سپری کردن دو دهه 60 و 70 با وفاداری تام و تمام و اطاعت‌پذیری نامحدود با کمترین چون و چرا از حاکمیت بعد از انقلاب؛ اینک با نوعی ریزش در میان انسان‌هایی با اعتقادات سفت و سخت و متعصبانه به عنوان پدیده‌ای درحال گسترش مواجه شده است.
هانا آرِنت (1906 – 1975)، فیلسوف و تاریخ نگار آلمانی - آمریکایی در کتاب «ریشه‌های توتالیتاریسم» خود از نوعی دیگر از انسان‌های اطاعت پذیر مطلق‌گرا یاد می‌کند که به دلایل مختلف از جمله مهاجرت به شهرهای بزرگ، آنچنان منزوی می‌شوند که ساختار یک جامعه ذره‌ای شده را به وجود می‌آورند و افراد در همین جامعه ذره‌ای شده، خود را در داخل یک حزب یا اندیشه‌ای منسجم و محکم و با اصولی کاملا مشخص و قاطع پیدا می‌کنند. آنگاه به اطاعتی بی‌چون و چرا، بدون پرسش و اینکه چرا این کار انجام شود یا نشود، می‌یابند و حس قدرت به آنان دست می‌دهد.
براساس نظریه آرنت فرد تنها شده به این باور می‌رسد که هرچه حزب یا جریان فکری که به آن پیوسته است بگوید و انجام دهد؛ بی‌چون و چرا و یا فکری درباره آن حتما به مصلحت او و جامعه مدنی و سیاسی کشور است و باید برایش جانفشانی بکند.
اشاره هانا آرنت به جامعه ذره شده و بروز توتالیتاریسم، منبعث از چنین جامعه‌ای است. به عبارتی هانا آرنت حاکمیت توتالیتر را برگرفته از سازمان دهی انسان‌های منزوی و جامعه تکه تکه شده می‌داند و به مصادیقی از این نوع حکومت‌های اشاره می‌کند. باید گفت همانطور که شکل‌گیری چنین ساختارهایی به سرعت امکان‌پذیر است، فروپاشی و متفرق شدن این جوامع مدنی سیاسی نیز سریع خواهد بود.
گرچه اندیشه‌های آنها براساس نظریه اجتماع گرایانی چون السیدر مکینتایر ویا سندل پس از دوران افول در تاریخ باقی می‌مانند و امکان بروز و ظهور آنها در شرایط خاص وجود دارد. جامعه مدنی ما هم خارج از آنچه «هانا آرنت» در مورد جامعه ذره‌ای و فرد منزوی می‌گوید در سال‌های بعداز انقلاب عمدتا با فضایی از جامعه مدنی دینمدار مواجه شد که فرد در وجه غالب هویت خود را بجزدین در هیچ مفهوم اجتماعی، مدنی، سیاسی، تاریخی، قومی، قبیله‌ای جست‌وجو نمی‌کرد و اصولا همه این هویت‌ها را تقریبا در باوردینی می‌دید وجستجو می‌کرد لذا تبعیت تام و تمام از دین کاملا سیاسی شده در عرصه جامعه وسیاست برایش همه چیز بود واین اطاعت وتبعیت را راه رهایی و رستگاری خود نه تنها در این دنیا بلکه عالم عقبی می‌دانست. با این وجود به نظر می‌رسد برای انسان کنونی پایه ستون‌های اصلی جامعه سیاسی مدنی ایران در چندین سال اخیر متاثر از اتفاقاتی که رخ داده است سست شده و درحال فروریزی است و اینک به نوعی دین گریزی یا دینمداری مردم گرایانه و پرسشگر فارغ از مطلق گرایی گرایش یافته است که در آستانه تحول و دگرگونی در حوزۀ سیاسی و تمایل یا عدم تمایل به پیروی مطلق از این یا آن عملکرد حاکمیت جایگاه خود را تعریف می‌کند و می‌کوشد خود را از پذیرش مطلق‌گرایانه سیاسی وارهاند و به عرصه نوینی از مشارکت و عملکرد چه در جامعه مدنی چه عرصه‌های دیگر همچون انتقاد تند از وضعیت اقتصادی ظاهر سازد و موجودیت خود را نه به صورت ذره‌ای شده (به قول هانا آرنت) بلکه یکی از هویت‌های متعادل و تعریف شده و عمومی‌ رها شده از قید بند ایدئولوژیک جست‌وجو کند و تعاملات جهانی را در تفکرات خود ملحوظ دارد.
این اتفاق اگر بیش از آنچه که هست گسترش یابد جامعه مدنی و سیاسی درپیوند با نارضایتی‌های عینی از وضع موجود به ویژه مساله بسیار ملموس دغدغه‌های تامین معاش غیر اعانه‌ای و یارانه‌ای به سمت یک جامعه مدنی نوین و متفاوت حرکت می‌کند، این روند بازگشت ناپذیر یعنی فرارویی از مطلق‌گرایی دینمدارانه به هویت‌های متعادل و تعریف شده عمومی همچون شهروندی و مطالبه حقوق آن روندی نوین و متفاوت از گذشته خواهد بود. روندی رشد یابنده که در میان نسل جوان به خصوص دهه شصتی‌ها به بعد، به تدریج گرچه پراکنده ولی مداوم در حالت صیرورت به یک آئین اجتماعی است. این فرایند تحول‌گرا، بی‌آنکه بخواهد الزاما به مقابله و یا نفی مقدسات جامعه مدنی دینمداری پیشین برخیزد با مرزبندی جدی نسبت به افراط‌گرایان دینی می‌گوید؛ ما این هستیم و به زبان ساده اینگونه خوشیم و زندگی می‌کنیم و انرژی زندگی اجتماعی را اینگونه به درون خود منتقل و متبادل می‌کنیم.
امید به اینکه این نسل در بازگشتی تاریخی به جنبش‌های ایدئولوژیک یک پارچه بازگردد و مجددا خود را جستجو کند و متاثر از فضاهای تبلیغاتی جهت‌دار به هرشکل و شیوه همانند نسل گذشته و برای هر اقدامی منقاد قدرت سیاسی شود. بسیار دور از ذهن است یعنی احتمال و امکان آن در عرصه سیاسی ایران کنونی با ویژگی‌های جهان دیجیتالی رشد یابنده پیش‌رو غیرممکن به نظر می‌رسد.
به عبارتی نسل جدید برای حفظ کشور و خود و دست‌یابی به زندگی‌ای مملو از شادی، آرامش و رفاه بیشتر ادامه دهند شیوه‌ها و رفتارهای اجتماعی با تبعیت از گذشتگان نیست و نمی‌خواهد آن گونه که آنان بودند عمل کند. یعنی به گذشته و آنچه بر این سرزمین و زندگی و سرنوشت آنان سپری شد به ندرت افتخار می‌کند و بعضا از آن گریزانند. این حقیقت برای سیاستمداران کنونی تلخ است ولی باید چون همه سیاستمداران دنیا به آن توجه کنند تا این فرایند تحول‌ساز اجتناب ناپذیر با کمترین هزینه صورت گیرد، یعنی ساختار جامعه و سیاست که نه بلکه بستر و زمینه سیال جامعه مدنی و سیاسی دهه اخیر، از جنبش و خیزش یک جامعه ذره‌ای بی‌ریشه که هر فرد خودرا محو و مستحیل در یک تقدس بی‌انتهای لایتناهی فردی شده زمینی شده می‌دید، بسیار دور شده است و اینک در جستجوی جامعه‌ای متکثر با ویژگی اجماع برای یک هویت ملی همه جانبه‌نگر است لذا هر حکومتی باید به این ویژگی تحول‌ساز برای کسب و حفظ مؤلفه‌های قدرت توجه کند، یعنی آنچه در لایه‌های آشکار و پنهان و زیرین جامعه مدنی سیاسی و اقتصادی کنونی کم و بیش بروز و ظهور یافته است و بعضا قابل رویت و مشاهده است و بروزاتی از خود آشکار می‌سازد متفاوت از تجربه مشترک عموم مردم در انقلاب 57 است و تحولی که پیش روست مبتنی بر خرد «فرد جمعی شده» غیر منفعت‌طلبانه است بی‌آنکه از حزب یا گروهی سازمان یافته تبعیت کند. به همین دلیل وقوع و دامنه گستره آن غیرقابل ردیابی و پیش‌بینی است و یکباره با محور نفی وضع موجود بدون اصرار بر اثبات عرصه‌ای مشخص طی مسیر خواهد کرد بی‌آنکه الزاما به دامان جنبشی فراگیر با هویت توتالیتاریسم بغلطتد زیرا وجه مشترک و شاخصه اصلی آن مشارکت تک تک افراد جامعه از طبقات مختلف حتی طبقاتی که هم اکنون منتفع و ازرانت برخورداراند با ویژگی ناراضی بودن هر کدام به نوعی، می‌باشد این ترکیب نامتجانس با ویژگی عمومی گفته شده، که شاید همگی به طور عمده در جستجو جامعه‌ای با آزاد‌های مدنی و اقتصادی توام با رفاه، آرامش، با کمترین بی‌ثباتی سیاسی و معتقد به تعاملات جهانی و به دور از کشمکش‌های و تقابل جوئی خشن به حق یا نابحق است. عرصه‌ای کاملا متفاوت با آنچه هم اکنون هست. البته انحراف این پدیده جدید اگر بروز کند گرایش به نفی و ویرانی افراطی همه تجارب مفید جامعه مدنی سیاسی کنونی است.
 
 

 

  

 

  

 

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .