بازی با جهان قاعده مند

چهارشنبه دوم مهر
منصور انصاری- روزنامه نگار
جهان به رغم دیالکتیک تضادها و بی نظمی موجود، قاعده مند است و گرچه سمت و سوی حرکت های دینامیک جهان سیاست را قدرت تعیین می کند اما تمامی قدرتها در عصر متاخر در تمامی دوران ها تابع اجتناب ناپذیری از قاعده مندی جهان هستند، یعنی نمی توان گفت الزاما حتی قدرتمندترین کشورها سمت و سوی صیروت بالنده جهان را تعیین می کنند، بلکه آنها خود نیز تابعی از صیرورت اجتناب ناپذیر دینامیسم پیچیده و پر از تضاد و تضاریس جهان هستند.
حال ممکن است این پرسش دشوار به وجود آید که ویژگی مبنایی حرکت جهان منبعث از چیست و چگونه است که قدرت های جهان نیز تابعی ناگزیر از این ویژگی هستند و اگر آن را رعایت نکنند و بخواهند از ماهیت این اجتناب ناپذیری شناخت پیدا نکنند یا از کنار آن بی توجه بگذرند یا به مقابله با آن برخیزند آسیب می بینند و از مؤلفه های توانمندی و قدرت آنها در چرخه رقابتی پر تحرک، کاسته می شود و جایگاه و موقعیت خود را از دست می دهند. به واقع، شناخت مؤلفه های اصلی صف بندی قوا و وضعیت سیاسی جهان برای اتخاذ تصمیمات درست سیاسی ضروری است، مگر این گمان و یا تصور و آرمان نگری وجود داشته باشد که تمامی دنیا و کشورهای مستقر در آن باید از آنچه آرمان های ما است تبعیت کنند. موضوعی که فقط در چارچوب منطق سهل ولی ممتنع و در قالب یک امر ذهنی و ایدئولوژیک امکان پذیر است.
با این مقدمه فلسفی سیاسی، در شرایطی که کشورهای عالم پیرو سیاست اجرایی «مکانیسم ماشه» برای تقابل جویی با جمهوری اسلامی ایران اجماع کرده اند، باید در فرایندی که منجر به این وضعیت شده بازبینی و در صورت نامطلوب دانستن آن تجدید نظر کنیم. عقلانیت سیاسی به جز تجدید نظر و تغییرات بنیادین در مناسبات و سیاست های بین الملل راه و شیوه دیگری برای ما به جز رویارویی نظامی و جنگ باقی نمی گذارد، مگر نگرشی فراعقلانیت سیاسی در حوزه آرمان های ایدئولوژیک در کردار و رفتار و اتخاذ سیاست های ما حکمفرما باشد که البته سنخیتی با اداره امور مردمان سرزمینی که می خواهند بدون دغدغه و کشمکش های ایدئولوژیک که سوای از سیاستمداری در جهان امروز است، زندگی کنند و در رفاه منطقی و آسایش و آرامش باشند.
جهان کنونی به دلیل سادگی حیرت آور و برق آسای انتقال اطلاعات دیجیتالی به سمت همسانی و یکپارچکی در عرصه امورات عادی زندگی روزانه مردمان سیر می کند و همگان در سرزمین ها و کشورهای مختلف به رغم اختلافات ناگزیر میزان بهره مندی و وجود تضادهای طبقاتی می خواهند از دستاوردهای تکنولوژیکی بهره مند شوند و دیگر کمتر کسی در دنیا وجود دارد که بخواهد فاصله دو شهر در کشور خود را با قاطر یا درشکه طی کند یا در ابعاد بزرگتر، میان دو یا چند کشور یا از این قاره به قاره دیگر را مگر در جستجوی دسترسی به لذت و شادی فردی باشد. اگر همین امر ساده و قابل درک را تعمیم دهیم، به این واقعیت پی می بریم که رعایت اصول سیاست روابط و مناسبات بین المللی هم به سوی یکسانی و قاعده مندی می رود. به طور مثال اگر وارد یک بازی فوتبال شویم حتما باید قواعد آن را بپذیریم و با دست و در آفساید نمی توانیم توپ را وارد دروازه کنیم و بگوییم گل زده ایم .
گرچه در مثل مناقشه نیست، ولی جهان و روابط دیپلماتیک در آن نیز از یک قاعده مندی با اینکه بر اساس مولفه های قدرت و زور بیشتر تعریف شده باشد، تبعیت می کند. با این وجود، به دلیل گسترش فهم جامعه جهانی و وجدان های بیدار بشری در جهان سیال و پیش رونده کنونی قاعده مندی غیر عادلانه موجود، روز به روز به سمت همسانی در حقوق و عدالت کلی حرکت دیالتیکی دارد. در پایان، با صراحت و گذشته از شعارهای غیر واقعی و دل خوش کن باید گفت اقدام «مکانیسم ماشه» و بازگشت تحریم های سازمان ملل اصلا به نفع کشور ایران نیست و می بایست از وقوع آنها در فرصت کم باقی مانده به هر قیمتی که هست جلوگیری کرد. این هنر یا دستاوردی سیاسی نیست که کشور را با این گمان نه چندان واقعی که هنوز مردم تاب آوری دارند و دشواری های حاصل از بازگشت تحریم های سازمان ملل و تقریبا تمامی کشورهای قدرتمند یا ضعیف جهان و از جمله منطقه ای را تحمل می کنند، از آنچه هست بیشتر به انزوا ببریم. آینده نزدیک آشکار خواهد ساخت که ادامه این سیاست، به حق یا نابه حق، هیچگونه پیشرفت و توسعه یا رشد و شکوفایی اقتصادی برای ایران نخواهد داشت.

















