پنجشنبه, ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

تحلیل روز: توسعه اي ناپايدار در ايراني رو به خشکي و ديگر هيچ!

 

 

کاج پرس- 13/ 09/ 1401 (سرمقاله مجله صنایع زیرساخت های کشاورزی- شماره 249)

کمتر از 40 سال پيش تا سال هاي اخير اگر در جلسات شوراي استان ها که بالاترين نهاد تصميم گيري در سطح استان ها بودند و همه نهادهاي مختلف شرکت داشتند، کارشناسي از سازمان محيط زيست يا غير آن فرصت مي کرد حرفي بزند و مي گفت براي اجراي اين يا آن پروژه توسعه اي مسائل محيط زيست را بايد ملحوظ کرد تقريبا همگان با لبخندي غالبا از سر تمسخر و کم شماري به صراحت يا تلويح مي گفتند طرح اين مسائل بي اهميت که موانع توسعه و پيشرفت صنعتي يا غير آن هستند در اين جلسات سازنده و تصميم ساز جايگاهي ندارد.

ميداندار اينگونه جلسات، کارشناسان وزارتخانه هاي ديگر به ويژه صنايع سبک و سنگين وزارت نيرو، بازرگاني و ... بودند که تمام وقت و فضاي جلسات را به ساخت و ساز و اجراي فلان کارخانه و بهمان پروژه صنعتي يا احداث سدهاي عظيم و مواردي از اين دست و تصويب بودجه و اعتبارات آن اختصاص مي دادند. کشاورزي اصولا در چنين جلساتي تحقير شده و بسيار کم بها بود، زيرا با دلار ارزان آن زمان، هر آنچه براي امنيت غذايي لازم بود با نازلترين قيمت وارد مي شد، لذا بحث کشاورزي و محيط زيست و رعايت مصاديق آن براي حاضران عملگراي انقلابي در شوراي استان يک بحث وقت گير غير ضرور مي نمود که از سوي عده اي کارشناس روشنفکر بي عمل يا غرب زده بي خبر از مسائل جدي پيشرفت کشور مطرح مي شد.

موازي با اين خوارشماري کشاورزي در مقابل صنعت، خدمات، تجارت و غيره، اجراي طرح هاي کلان کشور همچنان ادامه يافت تا ابر بحران هايي چون کمبود آب و تاثير مخرب و منفي بسياري از سدهاي بزرگ که با سرمايه هاي عظيم و غير قابل تصور ساخته شده و محور توسعه کشور قرار گرفته بودند چون بختک گريبان برنامه ريزان اقتصادي را گرفت.

 

وضعيت منابع آب هاي زيرزميني و رعايت مسائل محيط زيستي از جمله آلودگي هوا، ريزگردها، افزايش بيماري هاي قلبي و عروقي و صدها مسئله بازدارنده ناشي از عدم رعايت محيط زيست، مسئولان و برنامه ريزان کلان را متوجه کرد که در حوزه برنامه هاي توسعه اي و پيشرفت هاي صنعتي آب در هاون کوبيده اند و سرمايه گذاري هاي ملي دولت و غير آن را هدر داده اند.

هم زمان با اين رفتار مغرورانه و تقليدي از صنعتي شدن در شرايطي که مسائل اصلي مانند اشتغال و توليد رقابتي جايي در اقتصاد کلان کشور نداشتند، سياست هاي انزوا طلبانه و منم منم کردن هاي توخالي در ديپلماسي بين المللي، رشد سرمايه گذاري خارجي را به شدت کاهش و اقتصاد کشور را متلاشي کردند.

اين در حالي بود که در تمامي کشورهاي جهان به ويژه بسياري از کشورهاي صنعتي، موضوع رعايت و حفاظت از محيط زيست بسيار جدي تر از گذشته به ميان آمد و به انعقاد پيمان هاي جهاني چون توافق هاي پاريس و غيره فراروئيد.

افکار عمومي تمامي کشورها فارغ از هر گونه مسائل نژادي، صنايع لجام گسيخته دولت هاي بزرگ را به رزمي بي پايان فراخواند به گونه اي که سياستمداران اعم از نامزدهاي رياست جمهوري يا نمايندگان مجلس هاي مختلف در اين يا آن کشور را به صرافت انداخت که الزاما در کنار وعده هاي توسعه صنعتي، مسائل محيط زيستي را نيز مطرح سازند و حتي رعايت مسائل محيط زيستي به موضوع رقابت هاي هژمونيک جهاني شدن برآمد يافت.

 

در نهايت و در حالي که به طور جدي دنيا با اين مفهوم مواجه شد که توسعه پايدار بدون رعايت موبه موي قوانين و مقررات محيط زيستي امکان پذير نيست، کشور ما هنوز وارد اين گفتمان سرنوشت ساز نشده بود و همچنان موضوع محيط زيست را در عرصه تشريفات و براي خالي نبودن عريضه مي ديد. حتي نمايندگان ادوار مجلس، هر کدام براي جلب رأي در اجراي اين يا آن پروژه صنعتي، محيط زيست را يک خرمگس و مزاحم بي وجود و بازدارنده براي آنچه مي خواستند اجرا کنند مي ديدند.

پس کشاورزي بي قاعده و ناپايدار عمدتا متکي به 850 هزار چاه احداث شده که بالغ بر نيمي از آنها غير مجاز و کف شکن بودند به لحاظ کمي گسترش يافت، درياچه اروميه خشک شد، جزيره مجنون که در برابر پخش ريزدگردهاي استان خوزستان بازدارنده بود از بين رفت و ريزدگردها در اين استان همه چيز را تحت شعاع قرار داد، نمايندگان مجلس به ظاهر براي طرفداري از کشاورزان به ويژه برنج کار در خوزستان، رئيس سازمان حفظ محيط زيست که نامه اي به رئيس جمهور مبني بر اختصاص يک ميليارد متر مکعب حق آبه از رود کارون براي جلوگيري از خشک شدن تالاب هاي اين استان نوشته بود را در جلسه اي رسمي مورد تهاجم قرار دادند.

تالاب جازموريان و پريشان و ده ها تالاب کوچک و بزرگ که فرح بخش محيط زيست بودند خشک شدند، موضوع خشکي زاينده رود سياسي و اعتراضي شد، کشت برنج در آبريزهاي فاضلاب شهرهاي بزرگ و صنعتي در گيلان و مازندران و حتي استان گلستان بي محابا گسترش يافت و ايران خشک و خشک و خشک تر شد تا طرح هاي کلان توسعه اي بي در و پيکر، خودنمايانه و بي محتوا گسترش يابند.

 

حال دريافته ايم امنيت غدايي البته با تعريف پذيرفته شده فائو و زيست کره در صحنه جهاني به مرحله اي تعيين کننده در توسعه متوازن و پايدار رسيده است ولي ما هنوز اندر خم يک کوچه بن بست توسعه ناپايدار کشاورزي و اقتصادي دست و پا مي زنيم و هيچ کس هم در اين مملکت به روي خود نمي آورد که چه بر سر اين سرزمين آورده و چرا کرده است و البته عده اي افراطي سياسي کار همچنان بر اين طبل خالي مي کوبند و با لاف و گزاف بدون مقايسه با ساير کشورهاي مشابه در جهان از دستاوردهاي خود مي گويند.

 

منصور انصاري

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .