کاشت گرسنگی، درو کردن سود، بحران غذایی مهندسی شده
کشاورزی آیندۀ جهان-10/ 02/ 1402
نویسنده: حسین شیرزاد ، تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی
پس از کووید، جنگ در اوکراین، تحریم های روسیه، بحران غذا و انرژی و استمرار تنش در دریای چین، ایالات متحده در حال ایجاد یک نظم جهانی جدید است و باید اطمینان حاصل کند که بخش عمده ای از جنوب جهانی ماند بجای اینکه در اردوگاه روسیه و به ویژه چین و ابتکار کمربند جاده آن برای شکوفایی اقتصادی قرار گیرد ، در مدار نفوذش باقی خواهد.
در این میان، سیستم غذایی سرمایه داری در حال جهانی شدن درحال شکل گیری قدرت هژمونیک در سیاست جهانی و غذا منبع اصلی برتری آمریکا برای نزدیک به یک قرن بوده است. از نگاهی تاریخی، در پی فروپاشی سیستم "برتون وودز"، آمریکا سعی نمود با بهره مندی از کاهش ارزش دلار غول های کشاورزی آمریکایی، از جمله ابرشرکت غلات "ABCD" یعنی ( ADM، Bunge، Cargill ، Dreyfuss) ، با همکاری شرکت های شیمیایی و بذر مانند( DowDuPont و) Monsanto، به کمک امضای قراردادهایی با کشاورزان کشورهای در حال توسعه، جهت تهیه بذر و کود برای آنها و به دست آوردن غلات به قیمت قرارداد، تسلط جهانی را به دست آورد.
بنابراین آنها با دیکته کردن تولید، فرآوری و تجارت غلات، سهم بزرگی از سود را تضمین کردند. علاوه بر این، چندین به اصطلاح "انقلاب" که توسط ایالات متحده آغاز شد به راحتی طناب قربانیان آسیب پذیر را محکم کرد.به عنوان مثال، «انقلاب سبز» بذرهای هیبریدی را با نرخ تکثیر پایین و کودهای شیمیایی گران قیمت به کشورهای در حال توسعه صادر کرد "انقلاب ژنتیک" کشاورزان را مجبور کرد که سالانه مبلغ زیادی را برای خرید بذرهای تراریخته به شرکت های آمریکایی بپردازند.
از سویی،در اواسط دهه 1960 ایالات متحده با توجه به اعطای یارانه های سخاوتمندانه ای که به مزارع در طول رکود بزرگ اهدا شد، توانست به صادرکننده اصلی غلات در جهان تبدیل شود.در پاسخ، به معضل مازاد تولید داخلی نیز دولت ایالات متحده از طریق" قانون عمومی 480"، که به عنوان برنامه"غذا برای صلح"نیز شناخته می شود، صادرات ارزان گندم و کمک های غذایی را به کشورهای پیرامونی افزایش دادوگندمی که به کشورهای در حال توسعه فروخته نشده بود، با شرایط بسیار سهل و با نرخ های ترجیحی، ذخیره شد.
در حالی که این امر قیمت های نسبتاً پایدار، قابل پیش بینی و پایین مواد غذایی را برای آن کشورها تضمین میکرد، اما ایالات متحده را با سطح ناسالمی از نفوذ بر بازارهای جهانی غذا مواجه کرد، سیستمی که بواسطه نفوذ شرکت های غول پیکر چند ملیتیهم به نابرابری و درگیری در خارج دامن میزد و هم منافع کارتل های غلات راارتقامیداد .انحصار به ایالات متحده این امکان را داد که به راحتی از هر بحران غذایی سودهای کلانی به دست آورد.وقتیدر سال 1973، قیمت های جهانی کالاهای کشاورزی به بالاترین حد خود رسید و خشکسالی شدید، کاهش زمینهای کشاورزی و بحران نفت، عرضه غلات را کاهش داد، معامله نفت در برابر غلات بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق با ابتکار آمریکا کلید خورد.در آن زمان، 95 درصد از ذخایر غلات جهان تحت کنترل شش شرکت چندملیتی کشاورزی بود که مقر و فرماندهی تصمیمات شان در ایالات متحده گرفته میشد.ایالات متحده با بهرهبرداری از تسلط خود بر عرضه جهانی غلات و فروش 30 میلیون تن غلات به شوروی، یا 14 درصد از ذخیرهسازی جهانی، هم نفت ارزان قیمت و هم درآمد عظیمی از صادرات غلات به دست آورد و بقیه جهان را وادار به پرداخت هزینه بحران غذا کرد.
ایالات متحده مدتهاست ارزش غذا در دفاع از هژمونی جهانی خود را درک کرده است. بعبارتی غذا را "تسلیحاتی" نموده است.همانطور که "جان بلاک" وزیر کشاورزی سابق ایالات متحده در سال 1980 بیان کرد، غذا می تواند به عنوان "بزرگترین سلاح" در روابط بین الملل مورد استفاده قرار گیرد.از دهه 1970، در حالیکه آمریکا به متحدین خود هشدار میداد تا دست از اعطای یارانه ها به کشاورزی بردارند، یارانه های کشاورزی هسته اصلی سیاست های رونق کشاورزی ایالات متحده بوده است. بین سالهای 1995 تا 2003، بیش از 10 درصد از غولهای کشاورزی ایالات متحده با دریافت 72 درصد از کمکهای دولتی، انحصار خود را تثبیت کردند. در این رابطه کنترل موذیانه روی شیوه های کشاورزی که توسط شرکت های تولید نهاده های کشاورزی بویژه بذر انجام می شد، نمونه ای از این است که چگونه بازیگران قدرتمند در سیستم کشاورزی-غذایی سود را بر محیط زیست و سلامت ترجیح می دهند. در سیستم جهانی شده کشاورزی-غذایی قرن بیست و یکم، مزارع محصولات دستکاری شده ژنتیکی بکمک شرکتهای آمریکایی به طور قابل توجهی در سراسر جهان افزایش یافته است که با استدلال هایی مانند امنیت غذایی و تغذیه جمعیت جهان توجیه می شود.در کارائیب، ارگانیسمهای اصلاحشده ژنتیکی (GMOs) بهرغم مقاومت مستمر، بدون شک بهعنوان یک نوع هژمونیک از کشاورزی بازارمحور تثبیت شدهاند. شرکت های فست فود نیز تنوعی از هژمونی مرتبط با غذا را ارائه می دهند. این کسبوکارها ارگانیسمهای اصلاحشده ژنتیکی (GMOs) را در محصولات خود بهعنوان راهی برای کاهش هزینهها و پاسخگویی به تقاضا وارد کردهاند. به نوبه خود، مصرف کنندگان به طور ناخواسته به حامیان GMO تبدیل شده اند. اخیرا، وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا سیب زمینی دستکاری شده ژنتیکی را تایید کرده است که در هنگام سرخ شدن کمتر ماده شیمیایی سرطان زا تولید می کند و در برابر کبودی مقاومت می کند. اگرچه این سیب زمینی در مراحل آزمایشی بازاریابی است، اما به طور بالقوه می تواند به یک تامین کننده اصلی در صنعت فست فود تبدیل شود. شرکت های فست فود با هدف قرار دادن آشکارا طبقات متوسط و پایین در تبلیغات رسانه ای و تبلیغات تلویزیونی، سعی می کنند از مزایای طبقات پایین تر با ارزان فروختن غذای بد و در عین حال کسب سود استفاده کنند. از پاییز سال 2005، و بروز بحران مازاد عرضه دلار، آمریکا سعی نمود تا بازار غلات را برای جذب نقدینگی مازاد مالی کرده است. در نتیجه، قیمت مواد غذایی هر از چند گاهی به شدت نوسان داشته است.با رضایت دولت ایالات متحده، سرمایه بین المللی با غول های کشاورزی همکاری کرده است تا در هنگام خرید به بهانه هراس از کمبود غلات، درگیر سفته بازی شوند. پیوند غذا و هژمونی پولی ایالات متحده با موفقیت به صادرات تورم داخلی و انتقال بحران دلار به سمت کشورهای در حال توسعه که به شدت به واردات غلات متکی هستند ضربه زده است. بحران جهانی غذا در سال 2008 نمونه بارز این ناکارآمدی بود.بین سالهای 2005 تا 2008،قیمتهای بازار جهانیبرای کالاهای اساسی مانند ذرت، گندم و برنج در عرض چند ماه،دو یا سه برابر شد، این به معنای مشکلات جدی برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بود، جایی که شهروندان اش بیش از75 درصداز درآمد خود را صرف غذا می کنند که بیش از نیمی از آن از خارج وارد می شود.به بیان ساده، میلیون ها نفر از مردم فقیر در کشورهای کم توسعه قادر به خرید یا تولیدغذای خود نبوده و هنوز هم نمی توانند سیر بخوابند. حال دیگر مشخص شده که استعمار هم طعم گندم و هم مسیرهای مدرن آن را شکل می دهد واینکه هند و آرژانتین بهعنوان جایگزینهای ضدفصلی برای تولید گندم هستند، همهچیز به منافع استعماری بریتانیا (و تجارت غلات ایالات متحده در مورد آرژانتین) مربوط میشود. این فقط ذائقه ای نیست که استعمار ایجاد کرد.وسیله تغذیه در میان بحران زنجیره تامین راه های غذایی جدید تار و پود استعمار است. شایان ذکر است که زنجیرههای تامین قارهای با خاستگاه سرمایهداری نژادی از قرن پانزدهم آغاز شد و بصور متنوع لجستیک تا کنون ادامه دارد.
در اواخردهه نود، اولویت های غذایی ایالات متحدهدلیل اصلیشوک قیمت ها بود.در سال 2005 ایالات متحده به عنوان یک راه حل سبز برای قیمت های بالای نفت (و با حمایت میلیاردها دلار یارانه) به تولید کننده پیشرو اتانول در جهان تبدیل شد.قیمت غذا سه برابر شد نه به این دلیل که جهان غذای کافی تولید نمی کرد بلکهمشکل این بود که بزرگترین تولید کننده مواد غذایی جهان درصد زیادی از تولید خود را از عرضه جهانی حذف کرده بود.اما رونق اتانول برای کشاورزان آمریکایی، چندان سودمند نبوده است.در سال 2018،درآمد خالص مزارع(تعدیل شده بر اساس تورم) تقریباً مشابه سال 2003 حدود 80 میلیارد دلار بود، در مقایسه، در همان زمان،کل بدهی های مزارع ایالات متحدهاز حدود 250 میلیارد دلار به تقریباً 400 میلیارد دلار افزایش یافت آمریکا دریافت که می تواند از این قدرت برای اهداف بسیار بهتر استفاده کند.شاسیبلندهای کم مصرف تربا سوختی انعطافپذیر که (تا حدی) از ذرت نیرو میگیرند، اگرچه تغییرات آب و هوایی را متوقف نمیکنند اما یارانههای چند میلیارد دلاری برای سوختهای زیستی بسیار بهتر برای کمک به کشاورزان آمریکایی برای پرداخت بدهیهایی که برای رشد آنها به دست آوردهاند، می تواند خرج شود. اما این بدان معنا نیست که ایالات متحده نمی تواند از اولویت موجود خود به خوبی استفاده کند - در واقع، وقتی از هر 4 تن ذرت و گندم صادر شده در سطح جهان، 1 تن از مزرعه ای در ایالات متحده صادر می شود، باید آن را انجام دهد.بودجه کمک های خارجی باید افزایش یابد، اما به همان اندازه، افزایش کمک ها به برنامه های توسعه کشاورزی در سایر کشورها نیز قابل توجه است تا در نهایت جایگزین این کمک ها شود.دامپینگ صادرات محصولات کشاورزی ایالات متحده تحت پوشش کمک به کشاورزان در کشورهای فقیر آسیب می رساند و در عین حال بودجه مورد نیازشان را از بهداشت، آموزش و سایر زمینه های توسعه منحرف می کند.امروز نیز همانند گذشته، دور فعلی افزایش قیمت مواد غذایی در اوایل سال 2020 زمانی که فدرال رزرو ایالات متحده برای تحریک رشد داخلی به یک سیاست پولی انبساطی متوسل شد، بحران آغاز شد،در حالی که سیاستمداران غربی مشتاق هستند که درگیری در اوکراین را به دلیل افزایش اخیر قیمت گندم مقصر بدانند، تحلیلگران مستقل استدلال کرده اند که سفته بازی های مالی غیرقانونی و بانک ها نیز در این امر نقش دارند: "حداقل از 10 تا 25 درصد قیمت، توسط سفته بازی های فعالیت های غیرقانونی تعیین می شود.."آمریکا متحدین اروپایی خود را نیزدر تضاد عجیبی قرار داده است. در حالی که آخرین بحران جهانی غذایی، 345 میلیون نفر را به ناامنی غذایی حاد سوق داده، غولهای غذایی آمریکایی که بر معاملات جهانی تسلط دارند، طبق گزارشها در نیمه اول سال 2022 سودهای بیسابقهای به دست آوردهاند. طبیعی است افکار عمومی این سوال را مطرح کنند که آیا ایالات متحده در موقعیتی قرار دارد که خود را به عنوان حافظ امنیت غذایی جهانی معرفی کند؟ آمریکا تا کنون به همگنی و استانداردسازی کالاهای اساسی کمک شایانی نموده است. اصولا همگن شدن محصولات بیشتر نتیجه دستاوردهای علم ژنتیک است تا دینامیزم های مالیمعامله گران کالا که بازارهای جهانی را شکل داده اند تا محصولاتی را عرضه کنند که برای یکدیگر قابل تعویض هستند.تصادفی نیست که تاجران می توانند قراردادهای گندم را از یک فروشگاه جهانی انجام دهند - تا حد زیادی آن را خود ساخته اند- اگرچه اولین قراردادهای آتی غلات درادوژاپن منعقد شد، استاندارد جهانی مدرن غلات را می توان درهیئت تجارت شیکاگودنبال کرد . تقویتکنندگان آن استدلال میکنند که این قراردادها تا حدودی ثبات قیمت را فراهم میکنند. تنوع محصول به مدارهای مدیریت ریسک و قیمتخود نیاز دارد، اما این تضمین نباید با قیمتی که صاحبان کازینو صنعت غذا می خواهند خریداری شود.
آمریکا با سوء استفاده از تحریم هایی که تجارت مواد غذایی را هدف قرار می دهد، همچنان به حاشیه سودهای تجاری بالا می اندیشد.در 28 ژوئیه 2022، " ند پرایس"، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در پاسخ به سوالی درباره توافق غلات امضا شده توسط اوکراین، روسیه، ترکیه و سازمان ملل از روسیه خواست تا این توافق را اجرا کند و محاصره اوکراین را به سرعت لغو کند.با این حال، چیزی که او به آن اشاره نکرد، تأثیر مخرب تحریمهای آمریکا بر صادرات غلات روسیه بود.در اواسط ماه مه، ایالات متحده به 14 کشور، عمدتاً در آفریقای خشکسالی و برخی از آنها با احتمال بروز قحطی احتمالی، هشدار داد که از روسیه گندم نخرند. مجلس نمایندگان حتیبا استناد بهقانون مقابله با فعالیت های بدخیم روسیه در آفریقا آنها را به تحریم های ثانویه تهدید کرد.کارشناسان توسعه خاطرنشان کردهاند که تعهدات بشردوستانه ایالات متحده امکان انجام ندارد و واکنشها نسبت به تحریمها در آفریقا موج میزند. چون جریان اصلی سیستم کشاورزی-غذایی در جهان برای کمک به انباشت سرمایه توسط نیروهای هژمونیک داخلی و فراملی آمریکایی شکل گرفته است و در حال حاضر از طریق هژمونیک تولید-توزیع مواد غذایی کشاورزی، ساختارهای حاکمیتی و نظم ایدهآل در زنجیره های ارزش حفظ میشود. امروز، ایالات متحده دوباره در حال جنگ با بخش های وسیعی از جامعه دهقانی است، که هدف از فقیر شدن آنها این است که اطمینان حاصل شود که آنها به ایالات متحده و موسسات مالی که برای ایجاد وابستگی از اهرم بدهی استفاده می کند -مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول - وابسته خواهند ماند. علاوه بر این، با تحریم روسیه، هدف اصلی آمریکا، کاهش صادرات روسیه (گندم و گاز مورد استفاده برای تولید کود) و در نتیجه افزایش قیمت کالاهای کشاورزی است.هر دواین تحریم ها نیز به نفع ایالات متحده به عنوان یک صادرکننده محصولات کشاورزی خواهد بود. در ایالات متحده، بازار کود پتاس توسط( Nutrien and the Mosaic Company ) و 75 درصد کود نیتروژن توسط صنایع( CF، Nutrien، Koch و Yara-USA )کنترل می شود. اکنون، با شعله ور شدن جنگ در اوکراین، برخی از بزرگترین صادرکنندگان کود از بازار خارج شده اند. روسیه بزرگترین صادرکننده کود نیتروژن - محصولی است که اساساً از فرآوری گاز طبیعی با نیتروژن جوی ساخته می شود - و دومین صادرکننده بزرگ کود فسفر و پتاسیم در جهان است که هر دو از سنگ معدن های موجود در زیر روسیه فرآوری می شوند. این گونه است که ایالات متحده به دنبال حفظ سلطه غذایی بر سایر کشورها است و بی تردید سیاست های فعلی برای ایجاد بحران غذا و بدهی برای کشورهای فقیرتر طراحی شده است. در 25 مارس، زمانی که گلوله های روسیه بر روی تاسیسات حمل و نقل غلات در ماریوپل سقوط کردند، قیمت سهام "آرچر دنیلز میدلند و بانج" به بالاترین حد خود رسید.ایالات متحده می تواند از این بحران بدهی استفاده کند تا کشورها را مجبور کند که به خصوصی سازی و فروش دارایی های عمومی خود ادامه دهند تا بدهی های خود را برای پرداخت بیشتر نهاده ها، واردات نفت و مواد غذایی بپردازند. بواسطه هژمونی آمریکا، قوانین تجارت بین المللی و آزادسازی تجارت تاکنون به نفع کسب و کارهای کشاورزی بزرگ بوده چنانکه مذاکرات تجاری ایالات متحده توسط مدیر عامل سابق سرویس سرمایه گذاران کارگیل و مدیر اجرایی گلدمن ساکس-دان آمستوتز- که در سال 1988 توسط رونالد ریگان به عنوان مذاکره کننده ارشد برای دور اروگوئه "گات" مصوب شد، رهبری می شد.این امر به گنجاندن منافع تجارت کشاورزی ایالات متحده در قوانین جدیدی که بر تجارت جهانی کالاها و امواج بعدی گسترش کشاورزی صنعتی حاکم است کمک کرد. نظام AoA حفاظت دولتهای مستقل از کشاورزان را از قیمت ها و نوسانات بازار جهانی حذف کرد.البته در همان زمان، استثنائاتی برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای ادامه دادن یارانه به کشاورزی خود به نفع شرکتهای تجاری بزرگ کشاورزی ایجاد شد. اما در جهان جنوب، با حذف حمایت های تعرفه ای دولتی و یارانه ها، کشاورزان کوچک فقیر ماندند درنتیجه نابرابری در میزان درآمد کشاورزان برای آنچه تولید میکنند، در مقابل آنچه مصرفکنندگان میپردازند، افزایش یافت، به طوری که کشاورزان درآمد کمتری دارند و مصرفکنندگان بیشتر پرداخت میکنند زیرا واسطههای تجارت کشاورزی بیشترین سود را بدست می آورند. کشورهای جنوب جهانی مدتهاست تشویق میشوند که غذا تولید نکنند و منابع را برای ذخیرهسازی غلات برای مواقع اضطراری محلی هدر ندهند، بلکه روی محصولات صادراتی گرمسیری مانند چای، کاکائو، شکر، پنبه، قهوه، تنباکو، الوار تمرکز کنند. بنیاد بیل و ملیندا گیتس طرحی را برای تبدیل کشاورزان آفریقایی به کشاورزان تجاری مانند کشاورزان ایالات متحده و وابسته به واردات کود و آفت کش ها توسعه دادند. طرح میلیارد دلاری آنها با هدف "تسریع انقلاب کشاورزی در آفریقا" بود. در ارزیابی انجام شده توسط مشاوران خود، این طرح یک شکست بزرگ بوده است.این طرح در سال 2006 با هدف دستیابی به 20 میلیون خانوار کشاورز و نصف کردن ناامنی غذایی تا سال 2020 آغاز شد - هیچ یک از این اهداف محقق نشد حتیگرسنگی 30 درصد افزایش یافت.
بحران فعلی نیز نشان می دهد که چگونه سفته بازی ها توسط شرکت های سرمایه گذاری، بانک ها و صندوق های تامینی بر روی کالاهای کشاورزی از افزایش قیمت مواد غذایی سود می برند. چونقیمتهای آتی کالاها دیگر به عرضه و تقاضای واقعی در بازار مرتبط نیستند، بلکه صرفاً بر اساس (مدلهای سوبژکتیویته )حدس و گمان هستند. تغییرات آب و هوایی منجر به خشکسالی در کمربندهای غلات در ایالات متحده و آمریکای لاتین شده است.این مطابق با پیشبینیهایی است که نشان میدهد 60 درصد از مناطق تولید غلات جهان تا پایان قرن شاهد کمبود شدید آب خواهند بود، علاوه بر این که نوسانهای مختلف آب و هوای شدید در حال حاضر سیاره را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین آرچر دنیلز میدلند، بانج، کارگیل و لوئیس دریفوس و صندوقهای سرمایهگذاری مانند "بلک راک و ونگارد" همچنان به "فعل و انفعالات مالی عظیم دلاریزه"ادامه میدهند. در نتیجه تا کنون قیمت نان در برخی از کشورهای فقیر تقریبا بیش از دو برابر شده. کووید، هنوز یک مشکل جهانی است. اختلالات زنجیره تامین، و سودجویی شرکت ها از این اختلالات، قیمت کالاهای اساسی را افزایش داده است و به فقیرترین کشورها ضربه می زند. هزینه های بالاتر زندگی با مشکلات مزمن مراقبت طولانی مدت همراه است. در سرمایه داری، معاوضه هایی که مردم مجبورند روزانه بین مراقبت، بهره کشی از خود، غذا و مسکن انجام دهند، حادتر خواهد شد. بار کووید به طور نامتناسبیبر دوش زنان در جوامع کم درآمد خواهدافتاد ."راه حل" بدبینانه ای که توسط تجارت جهانی کشاورزی برای بحران غذایی کنونی ترویج می شود، ترغیب کشاورزان به تولید بیشتر و جستجوی محصول بهتر است، گویی که بحران ناشی از کمبود تولید است.این به معنای نهاده های شیمیایی بیشتر، تکنیکهای مهندسی ژنتیک بیشتر، خرید ماشین آلات پیشرفته تر و کالایی شدن زمین و مالی شدن هرچه بیشتر کالاهای اساسی است که کشاورزان بیشتری را در دام بدهی قرار میدهد و در تله وابستگی گرفتار شام میکند. واقعیت این است که جهان با چالش گرسنگی و افزایش قیمت مواد غذایی به دلیل سیستمی که نظام تجارت بین المللی کشاورزی ایجاد کرده است، مواجه است. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد محاسبه می کندکه در بدترین سناریو، قیمت مواد غذایی تا سال 2026 تا 2027 به میزان 8.5 درصد افزایش خواهد یافت. این امر 13.1 میلیون نفر دیگر را به سوء تغذیه سوق خواهد داد که بیشتر آنها در مناطق آسیا-اقیانوسیه و جنوب صحرای آفریقا هستند. قدرتبدون تقاضا چیزی را واگذار نمی کند. مزدوران گرسنگی جهانی به دنبال پاداش های سپر هستند، زیرا ما در درون یک سیستم استثماری زندگی می کنیم که با قرن ها طمع ساخته شده است.
در شبکه های اجتماعی ما را دنبال نمایید: