پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

بریکس چیست، چگونه آغاز به کار کرد و به اتحادی مهم بدل شد؟

 

 

کشاورزی آینده جهان: 22/ 05/ 1402

گردآوری و تدوین: حجت اله انصاری(جابری)

بریکس چگونه شروع به کار کرد؟

گروه بریکس در سال ۲۰۰۱ توسط اقتصاددانی به نام "جیم اونیل" برای جلب توجه به نرخ رشد قوی در برزیل، روسیه، هند و چین ابداع شد؛ این ایده به عنوان یک تز خوش بینانه برای سرمایه گذاران در میان بدبینی بازار؛ پس از حملات تروریستی در ایالات متحده در ۱۱ سپتامبر همان سال در نظر گرفته شده بود.

این چهار کشور ایده را گرفتند و با آن پیش رفتند. رشد سریع آنها در بریکس در آن زمان به این معنی بود که آنها منافع و چالش های مشترک داشتند. این کشورها قبلا در انجمن هایی مانند سازمان تجارت جهانی همکاری می کردند و احساس می کردند، اگر صدای آنها با هم ترکیب شود؛ نفوذ آنها در نظم جهانی تحت سلطه ایالات متحده بیشتر خواهد بود.

اولین نشست وزرای خارجه بریکس توسط روسیه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۶ برگزار شد. این گروه اولین نشست رهبران را در سال ۲۰۰۹ برگزار کرد. آفریقای جنوبی در پایان سال ۲۰۱۰ برای پیوستن به آن دعوت شد و با عضویت خود، بریکس را به قاره دیگری گسترش داد.

بریکس چه کارهایی انجام می دهد؟

افریقای جنوبی یک میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ برای مبارزه با بیماری همه گیر کرونا از بریکس قرض گرفت. آنها قصد دارند امسال در مورد امکان سنجی یک ارز مشترک برای بریکس بحث کنند. از لحاظ اقتصادی، منابع طبیعی و محصولات کشاورزی برزیل و روسیه، آنها را شرکای طبیعی برای تقاضای چین می کند.

هند و چین ارتباطات تجاری ضعیف تری با یکدیگر دارند که بخشی از آن به دلیل رقابت های سیاسی و اختلاف مرزی است. مانند سایر انجمن های چندجانبه به عنوان مثال گروه هفت، نشست های سالانه بریکس و ده ها نشست دیگر در سطح پایین تر، بیانیه های مشترکی را ارائه می دهند که توافق گسترده ای را اعلام می کنند، اما این بیانیه ها فاقد جزئیات هستند.

بزرگترین مانع بر سر بریکس این است که کشورها، منافع متفاوتی در مسائل مهم سیاسی و امنیتی از جمله روابط با ایالات متحده، سیستم های حکومتی و ایدئولوژی های مختلف دارند.

 

چه کسانی در بریکس مسئول هستند؟

از لحاظ اقتصادی تولید ناخالص داخلی چین بیش از دو برابر اندازه هر چهار عضو دیگر است. در تئوری این باید بیشترین تاثیر را به آن بدهد. در عمل هند که اخیرا از نظر جمعیت از چین پیشی گرفته است، وزنه تعادل بوده است. به عنوان مثال بریکس به طور رسمی فشار بزرگ توسعه چین به نام ابتکار "کمربند و راه" را تایید نکرده است. بخشی از آن به این دلیل است که هند به پروژه های زیر ساختی کمربند و راه در قلمرو مورد مناقشه پاکستان، همسایه و رقیب اصلی خود اعتراض دارد.

در بانک توسعه جدید که توسط اعضای بریکس تشکیل شده، هیچ سهامدار غالب وجود ندارد. دفتر مرکزی این بانک در شانگهای است اما توسط یک هندی و رئیس جمهور سابق برزیل دیلما روسف هدایت می شود.

روسیه با وجود حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲ عضو بریکس باقی ماند. نشست رهبران بریکس در آن سال به صورت آنلاین برگزار شد و پوتین در آن شرکت کرد.

سایر کشورهای بریکس موضع بی طرفانه گسترده ای نسبت به جنگ اوکراین اتخاذ کرده اند و آن را بیشتر یک مسئله منطقه ای می دانند تا یک بحران جهانی. با این حال؛ جنگ، روابط روسیه با نهادهای بریکس را تغییر داده است و بانک توسعه جدید به سرعت پروژه های روسیه را متوقف کرد و مسکو نتوانسته از طریق سیستم ارز خارجی مشترک بریکس، به دلار دسترسی پیدا کند. اساسا با افزایش تحریم های امریکا، سایر کشورهای بریکس دسترسی مداوم به سیستم مالی مبتنی بر دلار را بر کمک به روسیه اولویت دادند.

 

تفاوت و شباهت بریکس با دیگر اتحادهای بین المللی چیست؟

به طور کلی بریکس شبیه به گروه ۲۰، در نشان دادن حرکت به سمت یک جهان چند قطبی‌تر و دور از سلطه ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد است. این سیاست از طریق اتحادهایی مانند جی هفت و بانک جهانی هم اعمال می شود. دیگر گروه های چند جانبه که به عنوان بخشی از این روند نفوذ می کنند عبارتند از اوپک، سازمان همکاریهای شانگهای، بازار مشترک جنوبی و اتحادیه افریقا جنوب.

چه کسانی دنبال پیوستن به بریکس هستند؟

چین که به دنبال بالا بردن مشخصات خود در صحنه جهانی و مقابله با نفوذ غرب است؛ گفتگو در مورد گسترش این اتحاد را در سال گذشته آغاز کرد و باعث نگرانی در میان سایر اعضای آن شد. آنها تصور کردند که بهتر است نفوذ خود را در بریکس کاهش دهند. به گفته "سو کلال"، سفیر افریقای جنوبی که ریاست بریکس را بر عهده دارد؛ پیشنهاد چین مساله مورد تمرکز در اجلاس امسال خواهد بود. او در مصاحبه ای گفت که حداقل ۱۹ کشور ابراز علاقه کرده اند و از این تعداد ۱۳ کشور به طور رسمی درخواست پیوستن به آنها را کرده اند. از جمله این کشورها می توان از عربستان سعودی، ایران، آرژانتین، امارات متحده عربی، الجزایر، مصر، بحرین و اندونزی و همچنین دو کشور از شرق آفریقا و یک کشور از غرب آفریقا که "سو کلال" نام آنها را ذکر نکرده، نام برد.

آیا ارز بریکس جایگزینی قابل اتکا و پذیرش برای هژمونی دلار خواهد شد؟

کارشناسان چینی می گویند تلاش کشورها برای جایگزینی دلار آمریکا در تجارت بین المللی به بالاترین سطح خود خواهد رسید. بلومبرگ اخیرا به نقل از وزیر امور خارجه افریقای جنوبی گزارش داد که گروه کشورهای بریکس این موضوع را مورد بحث قرار خواهد داد که احتمالا در دستور کار نشست سران کشورها در ژوهانسبورگ قرار دارد.

گروه کشورهای بریکس شامل؛ برزیل، روسیه، هند، چین و افریقای جنوبی یک سوم تولید اقتصاد جهانی را تشکیل می دهند و تولید ترکیبی آنها بزرگتر از اقتصادهای گروه هفت است. کارشناسان می گویند تمایل به ارزی که دسترسی بهتر و رفتار عادلانه تر در تجارت بین المللی را ارائه دهد، هدف اصلی کشورهای بریکس است، آنها خاطر نشان کردند که دلار آمریکا که به عنوان ابزاری در دست آمریکا برای اعمال هژمونی بین المللی استفاده می شود که باعث عدم اطمینان قابل توجهی در جهت بهبود اقتصاد جهانی شده است.

"ژو یو"، مدیر مرکز تحقیقات امور مالی بین المللی در آکادمی علوم اجتماعی شانگهای به گلوبال تایمز گفت که این بحث احتمالا تلاش کشورهای بریکس برای هدف بلند مدت یک واحد ارزی است.

ژو گفت که ایجاد یک ارز متحد برای گروهی از کشورها معمولا زمان زیادی طول می کشد و نیاز به سال ها همکاری دارد و در نهایت به معنای حذف تدریجی ارزهای محلی است.

با این حال در حال حاضر به نظر می رسد تلاش کشورهای بریکس بر روی طراحی یک واحد ارزی متمرکز شده است که به طور خاص برای حل و فصل تجارت مرزی استفاده می شود. نه یک واحد ارزی برای جایگزینی سایر ارزهای محلی که دشواری چنین تلاش هایی را کاهش می دهد و امکان پذیر بودن آن را افزایش می دهد.

مسدود کردن دارایی های روسیه توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا همچنین باعث شده است که کشورها بر روی جایگزین هایی برای رفتار با دلار به عنوان ارز ذخیره کار کنند.

تقریبا ۸۰ درصد از تجارت جهانی در حال حاضر به دلار آمریکا حل و فصل شده است.

در جریان سفر "لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا"، رئیس جمهور برزیل به اسپانیا در اواخر ماه آوریل، وی گفت که او از ایجاد یک ارز برای تجارت بین کشورهای بریکس حمایت می کند. پیش از این در شانگهای، لولا این سوال را مطرح کرد که چرا کشورها باید برای تجارت به دلار وابسته باشند. گائو لینگیون کارشناس آکادمی علوم اجتماعی چین در پکن به گلوبال تایمز گفت که سیاست پولی غیر مسئولانه آمریکا در سال های اخیر دلار را پر از ریسک کرده است. گائو گفت: یک اقتصاد به بزرگی چین ممکن است بتواند برخی از خطرات را برای ظرفیت اقتصادی قوی خود دفع کند در حالی که برخی از کشورهای کوچکتر ممکن است بحران های مالی یا بدهی را تجربه کنند.

بیش از ۷۰ درصد از تجارت چین و روسیه در حال حاضر در ارزهای محلی حل و فصل شده است. بزرگترین تولید کننده خمیر چوب سخت در جهان که برزیلی است گفته که ممکن است "یوان" را برای صادرات محصولات خود به چین بپذیرد. پاکستان همچنین ممکن است از یوان برای خرید محموله نفت خام روسیه استفاده کند.

کارشناسان خاطرنشان کردند که چنین تحولاتی سرعت بین المللی شدن یوان را نیز تسریع خواهد کرد. گائو گفت که کشورهای بریکس شروع به افزایش تلاش های خود برای تسویه حساب تجارت با ارزهای دیگر کرده اند که یکی از آنها یوان است.

از طرف دیگر علی موسلی، وزیر تامین مصر گفته است که مصر به دنبال دور شدن از دلار امریکا در تجارت متقابل با چندین کشور عضو بلوک اقتصادی بریکس است. به گفته موسلی، مصر به دنبال استفاده از ارزهای محلی برای پرداخت هزینه واردات خود از هند، چین و روسیه به عنوان اعضای کلیدی گروه بریکس است که شامل برزیل و افریقای جنوبی نیز می شود.

برداشت آزاد از: بلومبرگ فارسی

دلایل، انگیزه ها و اهمیت تمایل ایران برای پیوستن به بریکس

سایت خبری- تحلیلی «راهبرد معاصر» در 16 تیرماه نوشت: گرچه از نیمه قرن بیستم به این سو، نظام سرمایه داری غرب به سرکردگی آمریکا با مهندسی ساختارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان درصدد ایجاد و حفظ مدیریت سازماندهی شده در جهان برآمده است، اما دیگر کشورهای قدرتمند دنیا که خارج از اردوگاه غرب قرار داشتند، کوشیده اند به این سازوکار هژمونیک تن ندهند.

به عنوان نمونه تشکیل جنبش غیرمتعهدها (عدم تعهد) حاصل تلاش چهار کشور مهم جهان یعنی هند، اندونزی، یوگسلاوی سابق و مصر بود که از نظر سیاسی وابسته به نظم مبتنی بر جنگ سرد آن دوران نبودند و مشی مستقلی در پیش گرفته بودند.

در زمینه نظامی، پیمان ورشو در برابر پیمان ناتو تشکیل شد تا بدیل نظامی در برابر ساختار امنیت دسته جمعی غربی باشد. سال ها بعد پیمان شانگهای در ابتدا با اهداف امنیتی و نظامی به وجود آمد و در ادامه، به سایر ابعاد اقتصادی، سیاسی و... گسترش یافت تا شاید در آینده به رقیبی در برابر اتحادیه های غربی بدل شود.

در زمینه اقتصادی، قدرت های نوظهور روسیه، چین، برزیل و هند گروهی اقتصادی را تشکیل دادند تا در برابر گروه‌های مشابه غربی مانند"جی8" (گروه هشت) اعلام موجودیت کنند. بعدها با پیوستن آفریقای جنوبی به « بریکس»، قاره آفریقا نماینده ای در این گروه پیدا کرد.

بریکس می‌کوشد رهبری آینده اقتصاد جهان را از میان کشورهای غیرغربی معرفی کند و به همین دلیل درصدد است از الزاماتی مانند اقتصاد آزاد، پایبندی به اصول سازمان تجارت جهانی، نظم اقتصادی مبتنی بر دلار، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و دیگر سازوکارهای غرب محور فاصله بگیرد و قوانین اقتصادی خودش را ایجاد کند.

روسیه تنها کشور عضوی است که هم در «گروه هشت» عضویت دارد و هم عضو بریکس است، اما در سال های اخیر و با اصرار غرب بر منزوی کردن روسیه، عزم این کشور برای ادامه کار با بریکس بسیار بیشتر شده است.

به دنبال دعوت از رئیس جمهور کشورمان برای شرکت در نشست بریکس طی دو سال گذشته و وعده حمایت کامل ایشان از بریکس و تمام اعضای آن در زمینه سوخت، انرژی، ترانزیت و نیروی انسانی آموزش‌دیده؛به نظر می رسد زمینه های نزدیکی ایران با بریکس در حال تقویت است و می توان در آینده، انتظار پیوستن جمهوری اسلامی ایران را به عنوان ششمین عضو بریکس داشت.

«راهبرد معاصر» در این باره نتیجه گیری می کند: صرف نظر از تحقق یافتن یا نیافتن این امر، نزدیک شدن ایران به بریکس از چند جهت حائز اهمیت و قابل تأمل است:

کشورهای بزرگ غیر غربی در تمامی قاره ها به اهمیت و ضرورت اجتناب ناپذیر تشکیل بنیان قدرتی جدید در برابر غرب و پایان دادن به هژمونی آمریکا پی برده اند. دومینوی حذف دلار از مبادلات خارجی که در ماه های اخیر شاهد تسریع روند آن بوده ایم، نخستین طلیعه این تصمیم حیاتی و تاریخ ساز به شمار می رود.

به نظر می‌آید لزوم و اهمیت بهره گرفتن از ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران در تشکیل بلوک جدید قدرت برای کشورهای بیان شده آشکار شده است. پیوستن ایران به پیمان شانگهای که در به تازگی رخ داد، در کنار دعوت مجدد از رئیس جمهور اسلامی ایران به نشست بریکس نشانه های رویکرد نوین کشورهای قدرتمند غیر غربی به نقش جمهوری اسلامی ایران در تغییر هندسه قدرت جهانی است.

این موضوع دستاوردی بسیار مهم و تاریخی است که بعد از دست کم دو قرن رخوت، بار دیگر شاهد نگاه به ایران به عنوان بازیگر جهانی مهم و متناسب با قدرت، ظرفیت و سابقه تاریخی هستیم.

در فضای داخلی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از دیرباز دو طیف فکری نسبت به روابط خارجی ایران وجود داشته است. یک طیف، قائل به اتحاد و ائتلاف با غرب و پذیرش نظام ساختاری آن بودند و راه نجات مملکت را در پیوند با غرب و به ویژه آمریکا می دانند. این طیف در زمینه امنیتی، سرنوشت کشور را به برجام و احیای رابطه (ولو سلطه پذیر) با آمریکا گره می زنند و در زمینه اقتصادی نیز پذیرش FATF، پیوستن به سازمان تجارت جهانی و امثال این را تنها راهکار مؤثر و مفید می دانند.

در مقابل، طیف دیگری قرار دارند که معتقدند غرب در آزمون کنش خود با ایران چیزی جز فرصت طلبی و منفعت جویی نشان نداده و آزمودن این آزموده، برای بار دیگر خطاست. بایست به جای معطل ماندن به امید چراغ سبز آمریکا و اروپا، راه جدیدی را بر مبنای استقلال عمل باز کرد.

درباره گروه بریکس، سیاست خارجی دولت آیت الله رئیسی مبتنی بر تقویت ظرفیت های غیر غربی اتحادیه های بین المللی با هدف تحکیم جایگاه جمهوری اسلامی ایران در گروه بندی ‌های جدید قدرت است.

 

در شبکه های اجتماعی ما را دنبال نمایید:

t.me/kajpress00

instagram.com/kajpressnews 

ble.ir/@kajpress_ir
eitaa.com/kajpress

 

 

 

  

 

 

33561927783576807403

  

تمامی حقوق مادی معنوی سایت محفوظ است .