اخبار کشاورزی
روابط عمومی ناکارآمد و دریچه های بسته به سوی امنیت غذایی
دوشنبه سیزدهم اسفند
منصور انصاری- روزنامه نگار
دکترای علوم سیاسی
تقریبا تمام مقامات بلند مرتبه اعم از شخصیت های حاکمیتی، دولتی و در بسیاری موارد، نمایندگان مجلس و فراتر از همه در حوزه اجرایی، در نشت سران سه قوه بر موضوع تامین امنیت غذایی به عنوان مهم ترین منشاء در ایجاد انسجام اجتماعی و تحکیم امنیت ملی در داخل کشور تاکید دارند.
اهمیت موضوع تا آنجاست که در وزارت جهاد کشاورزی به طور مداوم و منظم ستاد اجرایی امنیت غذایی که بعداً به ستاد دیپلماسی امنیت غذایی تغییر نام یافت برگزار می شود، اما متاسفانه دریچه این موضوع مهم حاکمیتی و ملی به روی افکار عمومی و جامعه مخاطب تا حد زیادی مسدود و به زحمت، کورسویی به سمت مردم و مصرف کننده دارد.
این دریچه علی القاعده باید از طریق روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی برای اطلاع رسانی اقدامات وزارت خانه باز باشد که شوربختانه این نهاد در وضعیت کنونی هیچ نقش فعال و هوشمندی ندارد و علیرغم آنکه در خبرها اعلام کرده بود به زودی یعنی تا پایان امسال، «اولین دستیار جامع هوش مصنوعی روابط عمومی در وزارت جهاد کشاورزی راهاندازی میشود» باید گفت، هر چند به پایان سال هم رسیدیم و هنوز خبری از این دستیار نشد، اما دست کم تا موقع راه اندازی، با همین هوش غیر مصنوعی به گونه ای مدیریت کنید که بیش از این شرمنده مردم و مهم تر از آن، تولید کنندگان بخش کشاورزی که متولی آن هستید نشوید!
گذشته از اینها، میان شاخصه های اطلاع رسانی، یعنی آنچه در شورای اطلاع رسانی با حضور رئیس مرکز روابط عمومی مطرح می شود و همچنین مصاحبه های پراکنده وزیر، هماهنگی و ارتباط ارگانیک مضمونی و اجرایی وجود ندارد و در عین حال، مدیریت روابط عمومی کنونی اصولا نه شناختی از افکار عمومی دارد و نه قادر است مفاهیم مرتبط با امنیت غذایی را به صورت تحلیلی، تشریحی، تفسیری و با استدلال یا بحث های اقناعی به اطلاع مردم، مجلس و نهادهای بالا دست برساند. مدیریتی خلاصه شده در خبرهایی که قابلیت نفی و انکار دارند آن هم با انتشار در صدا و سیما، با این گمان که این رسانه بیشترین مخاطب را دارد. حال آنکه مدتهاست صدا و سیما بسیاری از مخاطبان خود را از دست داده و طبق گزارش مرکز پژوهش های مجلس، حداکثر یازده درصد مخاطب دارد که نمی توان گفت ملی است چون صرفا در صدد توجیه نابسامانی های وضعیت کنونی است و آنها را انکار می کند.
به واقع باید از مدیر روابط عمومی وزارتخانه پرسید، آخرین بار چه موقع، کدام تحقیق، مطالعه، بررسی یا جمع بندی از تاثیر متقاعد کننده اخباری که از این رسانه با هزینه های هنگفت منعکس می کند انجام داده و نتایج آن چه بوده است؟ یا شاید گمان می کند همین که یک خبر در یکی از شبکه های صدا و سیما انتشار یافت وظیفه اش را انجام داده و دیگر مسئولیتی در قبال بازخورد و میزان تاثیر آن به نسبت هزینه های انجام شده در میان افکار عمومی ندارد؟
باید پرسید، آیا اصولا روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی، اعتقادی به ابتکار عمل و خلاقیت در آگاهی بخشی عام و روشنگری استدلالی برای افکار عمومی نسبت به اقدامات وزارتخانه متبوعش دارد یا فقط می خواهد در چارچوب خبر رسانی آن هم توسط تعداد خاصی از رسانه ها به این شکل که به «غیر خودی ها» رو ندهیم تا یک وقت از سهمیه «خودی ها» کم شود، عمل کند؟
آیا ایشان با نوعی نگرش نوستالژیک سال های دهه های 60 و 70، گمان دارد که مردم شبانه روز یا حداقل سر شب پای تلویزیون ملی نشسته اند و از میان انواع و اقسام اخبار حاد سیاسی، فقط به اخبار وزارتخانه که مثلا سیب زمینی به زودی وارد می شود، ارزان می شود، فراوان می شود، گوش می دهند و فراتر از آن، این خبرهای اگر مگری را باور می کنند و می گویند، به به، چه خبرهای امید بخشی؟! بله، یک زمانی، آن هم نه صد در صد، بلکه تا حدودی، صدا و سیما حجت بود و آنچه در این رسانه گفته می شد به شاخصه پذیرش در افکار عمومی بدل می گشت، اما دیری است این دوران سپری و افکار عمومی متنوع شده و تاثیر اخبار رسمی ودولتی کاهش یافته است.
از سوی دیگر، اصولا کسی که در راس تشکیلاتی قرار می گیرد باید از تمامی چم و خم کار زیرمجموعه اش اطلاع داشته باشد. مدیر روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی هم باید خبر و افکار عمومی را بشناسد و در این باب از تبحر، تجربه و تخصص برخوردار باشد، هم به طور کلی و نه الزاما تخصصی، دوره های فصلی کشاورزی، ارتباط ارگانیک میان کاشت محصولات کشاورزی پُر آب بر و کم آب بر با شرایط اقلیمی، فرایند پیچیده ساختار کشاورزی از مراحل قبل از تولید و تحقیقات تا مرحله کاشت، داشت، برداشت، تولید و بازرگانی غامض و دشوار محصولات کشاورزی، رابطه آن با تولید داخل و نیاز مبرم به واردات به موقع نهاده ها را بداند.
آیا فردی که تفاوت میان آبخیزداری با آبخوانداری، مرغ گوشتی با تخم گذار، تخم مرغ نطفه دار با تخم مرغ خوراکی، حتی جو و گندم و معادله تاثیرگذار کاشت این دو با هم و دهها موضوع تخصصی کشاورزی را نداند، می تواند طی مقاله ای که خود می نویسد یا سفارش نوشتن آن را می دهد، مردم را متقاعد و به سمت سیاست های وزارتخانه یا بحث حاد امنیت غذایی هدایت کند؟ موضوع سیب زمینی در صورت اقدامات پیشگیرانه و بحث های استدلالی منطقی در میان افکار عمومی می توانست دامنه فاجعه آمیز کمتری برای کشور و شخص وزیر داشته باشد.
مدیر فعلی روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی، طبق گفته های خود، حتی در انعکاس خبر، مانند کره شمالی یا اتحاد جماهیر شوروی سابق که فقط به رسانه های دولتی و حزبی مانند روزنامه «رودونگ سینمون»، «پراودا» یا خبرگزاری «ریانووستی» اکتفا می کردند اعتقاد به همپوشانی دارد، یعنی انعکاس خبر در یک یا چند رسانه همسو را کافی می داند، اما نظریه هم پوشانی در جامعه ای متکثر مانند ایران که دارای طبقات مختلف اجتماعی و طیف های متفاوت فکری است، دیری است منسوخ و مطرود شده و البته بازگشت به عقب و زیان بخش است. انسجام اجتماعی چنین جامعه ای، نیازمند واگویی چند باره سیاست ها و عملکردها از راویان متعدد با زبان های گونه گون و تیتر های متفاوت خبری است. تکیه عمده ایشان فقط به صدا و سیما، موید همین نظریه است که انعکاس خبر در آن کفایت می کند. اما در اینجا هم تناقض آشکاری به چشم می خورد که اگر صدا و سیما دامنه دربرگیری گسترده و همپوشانی وسیع دارد، بازپخش این خبرها در گروه های خبری یا کانال های مجازی محدود چه معنایی دارد؟!
خلاصه اینکه باید به دکتر نوری قزلجه وزیر جهاد کشاورزی گفت؛ «ترسم به کعبه نرسی ای اعرابی، این ره که تو می روی به ترکستان است».
این مدیر روابط عمومی ناکارآمد و ناآشنا به کشاورزی، درک جامعی از تضاد میان تولید کنندگان و مصرف کنندگان و تنظیم رابطه منصفانه میان این دو بخش را ندارد زیرا تاکنون هیچ مطلب یا تحلیلی برای ایجاد تعادل در این زمینه انعکاس نداده است. به همین دلیل است که وقتی آقای وزیر به دفاع از تولید به منطقی بودن برخی از افزایش قیمت ها اشاره می کند، مورد نقد جناح های مختلف سیاسی، مردم و مصرف کنندگان، نمایندگان مجلس و رسانه ها قرار می گیرد. بدون شک، در چنین شرایطی و با وجود یک روابط عمومی ضعیف، اولین ضربه این نوع اطلاع رسانی خبری که بدون ارائه استدلال های اقناعی در میان افکار عمومی صورت می گیرد را وزیر خواهد خورد، وزیری که دلخوش به مدیر روابط عمومی خود است و روابط عمومی ای که اطلاع رسانی را با خبر رسانی اشتباه گرفته است.
هیچ نهاد اجرایی، چه در بخش کشاورزی چه سایر بخش ها، با این شیوه خبر رسانی به سر منزل نمی رسد و اگر هم برسد با ساختاری ویران شده مواجه خواهد بود که سال ها طول می کشد تا بهبود یابد.
مردم در وضعیت کنونی برای متقاعد شدن یا باور به عملکرد وزارتخانه فقط به خبر اکتفا نمی کنند. استدلال های علمی جامعه شناسانه و روانشناسانۀ محکم و مستدل می خواهند. این مردم که از وضعیت اقتصادی و بازرگانی کلان و گرانی محصولات کشاورزی و معیشت خود ناراضی هستند با خبرهای وعده وعیدی که غالبا سست و قابل نفی و بعضا نادرست هستند و نادرستی آنها در مدت خیلی کمی آشکار می شود متقاعد نمی شوند. همین که به اولین میدان میوه و تره بار شهرداری که محصولات را با ارزانترین قیمت ها نسبت به واحدهای صنفی سطح شهر و سوپر مارکت ها ارائه می دهند، مراجعه کنند، متوجه می شوند سیب زمینی ارزان شده یا خیر و آیا دارای کیفیت لازم هست یا نه.
مردم در رابطه با گرانی و افزایش قیمت محصولات کشاورزی استدلال های قانع کننده می خواهند که مدیر روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی قدرت ارائه مطبوعاتی و رسانه ای آن را ندارد.
لذا نگارنده این سطور با بیش از 37 سال سابقه فعالیت در عرصه نشریات تخصصی، از وزیر جهاد کشاورزی، قبل از اینکه کارش به استیضاح کشیده شود یا از سوی مقامات بالا دست مورد مواخذه قرار گیرد تقاضا دارم این دوست گرمابه و گلستان و یار غارش را که در راس دریچه امنیت غذایی گذاشته است تا دیر نشده ارتقاء مقام دهد و برای جبران محبت هایی که حتما پیش از این در حق ایشان روا داشته است به عنوان قائم مقام، معاونت پارلمانی، ریاست حراست و خلاصه پست دیگری بگمارد و نگذارد ایشان در این پست به کشاورزی مملکت و نهایتا امنیت غذایی آسیب وارد سازد زیرا دودش به چشم خودش می رود.
از سوی دیگر گفته شود، بزرگترین اشتباه و توهم جناب وزیر، حسب گزارش های سطحی این مدیر و یا یکی از معاونان وزارتخانه که از دیرباز دشمن رسانه هاست این می تواند باشد که تبری برای قطع کردن درختان کهنسال و پایدار مجلات تخصصی بخش کشاورزی که بعد از انقلاب شکل گرفته اند و هنوز ادامه حیات می دهند در دست ایشان قرار دهد تا ریشه آنها را قطع کند. اما این نشریات، شاخص های تعیین کننده در انتشار اندیشه و نهایتا توسعه پایدار کشاورزی مملکت هستتند و البته ریشه های عمیق در خاک کشاورزی دارند که به این سادگی ها از پای در نمی آیند!
بهانه عصر دیجیتال و عدم نیاز به نسخه چاپی (هارد کپی) نیز کودکانه و عوام فریبانه است زیرا مجلات، دارای یک جامعیت مضمونی هستند و اگر پر محتوا باشند با کمک دیجیتال می توانند به شمارگان (تیراژ) نامحدود برسند و وزارت جهاد کشاورزی نیز اگر اعتقادی به آگاهی کشاورزان، بهره وران، کارشناسان و مدیران خود دارد، در انتشار دیجیتالی آنها بکوشد و ایفای نقش کند، نه اینکه از روی جهل که همزاد دشمنی است تخریب کند و تیشه به دست بگیرد.