کشاورزی یک علم است، آن را مضطرب سیاست نکنیم
کاج پرس- 01/ 06/ 1403
منصور انصاری
کشاورزی به واقع و در بطن خود یک علم از میان سایر علوم است و طبق اصولی علمیو بهره گیری از هزاران سال تجربه انباشته مسیر خود را طی می کند. حال ممکن است به دلیل تبعیت اجتناب ناپذیر از شرایط اقلیم، وضعیت آب و هوایی، کمبود یا مازاد نزولات آسمانی یا منابع زیرزمینی بر یکی از فعالیت های تولیدی و یک یا چند نوع محصول اقلیم پذیر متکی باشد.
علاوه بر شرایط اقلیمی، محصولات کشاورزی تابع قیمت های بازار جهانی نیز هستند، یعنی از یک ضرورت اجتناب ناپذیر دیگر پیروی می کنند، پس دو شاخصه شرایط اقلیمی و بازرگانی و قیمت، الزام می کند که سمت و سوی کلی تولیدات کشاورزی را بر این اساس تعیین کنیم.
مثلا قیمت جهانی هر کیلوگرم مارچوبه حدود 6 برابر قیمت گندم است، پس عقل سلیم حکم می کند در مناطقی مانند استان فارس و خوزستان به جای گندم، مارچوبه که آب کمتری هم مصرف می کند بکاریم و صادر کنیم و صادرکننده بخش خصوصی را ملزم کنیم حدود 6 برابر گندم با پروتئین بالا وارد کند.
شعارهایی همانند کشاورزی روستا محور یا کشاورزی کشاورز محور، بیشتر از آنکه بر علوم و واقعیت اجتناب ناپذیر متکی باشند؛ ناشی از سیاسی کاری با کشاورزی، اگر آن را مانند سایر علوم، علم حساب کنیم، می باشد. بقیه اش تاثیر اندکی از واقعیت دارند ولی بنیادی نیستند و از سوی کسانی که قصد تصدی امور را دارند برای جلب جهت گیری های سیاسی بیان می شوند.
نکته دیگری که در کنار این مفاهیم باید گفت؛ وضعیت زندگی کشاورزان است که در فضای دیگر باید به آن پرداخت و آن هم آزادی رقابت در بازار است. در یک بازار منطقی و متعادل غیر رانتیه بدون دخالت دولت، هر محصول به طور نسبی نه تنها میزان کلی تولید خود را در می یابد، بلکه قیمت واقعی اش را پیدا می کند.
امر بازرگانی در سایه عرضه وسیع اطلاعات جهانی، بلاواسطه و سریع شده است. دسترسی خریداران عمده و متوسط به این اطلاعات، لامحاله متوسط قیمت را به نسبت دوری و نزدیکی مبدا، مقصد و موقعیت کشورها یا بازرگانی کشور تقاضا کننده تعیین می کند.
پس افزودن مفاهیم دیگر همچون کشاورزی روستا محور یا کشاورزی کشاورز محور، زائد و افاده در عرصه سیاسی است. کشاورزی کشور ما نیز باید بر پایه منابع اصول علمی قرار گیرد، یعنی کلیات علوم جاریه و مقبول در عرصه جهانی و انباشته تجارب پیشینیان، دوم بازرگانی داخلی و خارجی با تنظیم آن در قالب سیاست گذاری کشور.
بدون شک تعاملات جهانی و بهره گیری از دستاوردهای به وجود آمده در عرصه بازرگانی جهانی با اتکاء به آنچه به روز شدن اطلاعات بازرگانی گفته شد می تواند یک وزیر یا سیاست گذار یا یک نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیر را با ضریب بالایی در عرصه موفقیت اقتصاد کشاورزی رهنمون سازد.
مسلما یک وزیر نباید براساس گفته های این یا آن شخص که اطلاعی از بطن کشاورزی ندارد سخن گوید یا برای کشاورزی، محور تعیین کند. اگر وزیری بتواند دو شاخصه مهم تولید علمی متکی به دانش روز و تجارب هزاران ساله بومی را در تلفیق منطقی و البته پیچیده بازرگانی داخلی (میزان تولید و واردات) برای رفع نیاز جمعیت رو به افزایش کشور تنظیم کند، وضع زندگی کشاورزان هم خوب خواهد شد و نیازی نیست هیچ وزیری با تنظیم کشاورزی بر این یا آن محور، وضع کشاورزان را بهبود بخشد.
اگر بازار به خوبی و بدون دخالت های سوداگرانه دولت ها به نفع موفقیت خود، تنظیم شود؛ کشاورزی خود به خود کشاورز محور می شود و کشاورزان هم سود منطقی و متعارف را از فعالیت خود خواهند برد.
در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید: