اخبار کشاورزی
وضعیت رو به وخامت اقتصاد کلان کشور به روایت آمارهای رسمی
متن کامل سخنرانی دکتر کلانتری در ششمین کنگره خانه کشاورز
پنج شنبه 23 آذر 1402
کشاورزی آینده جهان
آنچه در پی از نظر شما می گذرد، سخنرانی دکتر عیسی کلانتری دبیرکل خانه کشاورز و شخصی است که 13 سال وزارت کشاورزی مملکت را بر عهده داشته و در دولت پیشین معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست بوده است. گزارشی تحلیلی از اقتصاد کلان کشور با شاخص های اصلی آن که در قیاس با 6 سال گذشته یعنی کنگره پیشین، وضعیتی وخیم و ناامید کننده از افت شاخص ها را نشان می دهد. در این سخنرانی دکتر کلانتری از زیان ملی سیاست های کلان برای اقتصاد کشور و برای مردم که روز به روز فقیرتر شده اند به استناد آمار رسمی گزارش می دهد.
این سخنرانی در یک بررسی قیاسی از سیاست نادرست خارجی، دشمنی با کشورهای مختلف و بی سرانجامی توافق برجام به دلیل افراطی گری از سوی آمریکا و بعضی جناح های سیاسی در ایران و کارنامه مردود سیاست های نادرست داخلی، کاهش و سقوط سرانه ملی تا 40 درصد، تداوم فرار سرمایه های کشور، شاخص های قیمت ها و درآمدها و تورم در شش سال گذشته، متوسط تورم 39.2 درصدی در این مدت و تاثیر منفی آن بر زندگی مردم از جمله کشاورزان، افزایش شدید اختلاف طبقاتی و شکاف درآمدی میان طبقات، مدفون کردن شعار عدالت خواهی حاکمیت، کاهش مداوم بهره وری در تمامی بخش های اقتصاد، تخریب محیط زیست به دلیل عدم سرمایه گذاری در صنایع زیرساختی، کاهش سرانه آب شیرین برای مصرف هر نفر، کاهش شدید بهره وری در کشاورزی، افزایش 7هزار برابری قیمت ارز خارجی طی 45 سال گذشته، نهادینه شدن فساد در بدنه حکومت و موارد متعدد شاخص های اصلی اقتصاد کلان کشور سخن می گوید.
گفتنی است به تدریج متن سخنرانی دیگر شخصیت های حاضر در این کنگره را با تجزیه و تحلیل شاخص های اصلی بحث آنان در کاج پرس انتشار خواهیم داد.
متن کامل سخنرانی دکتر عیسی کلانتری در ششمین کنگره خانه کشاورز:
به نام پروردگار هستی و با یاد شهیدان وطن
خیرمقدم عرض می کنم حضور همه شما عزیزان و امیدوارم اقامتتان در اردوگاه منظریه مفید بوده باشد.
طبق عرف و اساسنامه، بنده به عنوان دبیرکل باید گزارشی از وضعیت سیاست های کلان کشور را در شش سالی که از کنگره پنجم میگذرد عرضه بدارم اما آرزو میکردم که این گزارش را نمیدادم چون هیچ نکته مثبتی در آن نیست ولی بخش هایی از واقعیت شش سال گذشته میباشد.
دو سال در برگزاری کنگره بدلیل سوغات سفیران چین در شهر قم تاخیر داشتیم که متاسفانه باعث ده ها هزار تلفات انسانهای ارزشمند در کشور شد از جمله دکتر بهزاد قره یاضی عزیز که یکی از امید های بهبود کشاورزی کشور بودند.
با توجه به وضعیت حکمرانی در کشور علی الخصوص تفکرات بین المللی و اثرات آن برمسایل اقتصادی که سیاست دولت ها بر آن استوار میباشد و ضرر و زیان آنرا ملت ایران پرداخت کرده و خواهد کرد که امید چندانی نیز بر بهبود آن و حفظ منافع ملی نیست گزارش ام را آغاز می کنم .
متاسفانه دشمنی ما با اکثر کشور های خارجی و قدرتمند جهان که متقابلاً دشمنی انها را با ما در شش سال گذشته تداوم داده علی الخصوص پس از روی کارآمدن دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا و پاره کردن توافق برجام توسط وی و همزمان آتش زدن این توافق در مجلس شورای اسلامی توسط عده ای نماینده که آن روز برجام را سند خیانت و کفر ولی امروز آنرا مبارک میدانند و اثرات آن بر اقتصاد داخلی که مثل همیشه متضرر آن منهای کاسبان تحریم اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران بودند و هستند.
فشارهای اقتصادی ناشی از سیاست های خارجی جمهوری اسلامی بر سفره و روحیات مردم از یکسو و سیاست های اجتماعی نادرست در کشور که ناشی از پارگی پیوندهای بین نسلی میباشد در این مدت سبب اغتشاشات وسیع اجتماعی در چهار گوشه کشور گردید که دلیل اصلی آن عدم درک تفکرات نسل جوان از سوی حاکمیت میباشد . متاسفانه نسل پیر شده اول انقلاب توانمندی درک جوانان امروز وطن را ندارند و می خواهند با شعارهای نزدیک به نیم قرن پیش برجوانان امروز حاکمیت داشته باشند و به علت عدم توانمندی در حل مشکلات اقتصادی و خواسته های به حق عدالت خواهی و اجتماعی جوانان آنهارا با رفتارهای مسموم مثل پیش کشیدن مساله حجاب و مسایلی از این قبیل منکوب نمایند تا مسایلی که عاجز از حل آن هستند را پنهان نمایند.
سیاست های اقتصادی کلان کشور که متاثر از سیاست های نادرست بین المللی میباشد کارنامه مردودی داشته که بخشی از نمرات آن به شرح زیر میباشد:
متاسفانه در این مدت سرانه تولید کشور با توجه به مبانی مختلف از جمله بانک مرکزی و بانک جهانی کاهش شدیدی داشته است که بین 30 در صد تا 40 درصد گزارش کرده اند و شاید در جهان غیر از کشور یمن بی نظیر باشد.
تداوم کاهش سرمایه گذاری در کشور که رشد منفی بیش از 5 درصد در سال داشته و اثرات آن در زندگی مردم مثل گرانی، کاهش بهره وری، استهلاک سرمایه گذاری های زیر بنایی و عدم جایگزینی استهلاک که همگی اینها را مردم بی گناه باید تحمل نمایند.
تداوم فرار سرمایه از کشور
باید یاداوری نمایم که از سال 1384 تا سال 1401 بر مبنای گزارشات رسمی به غیر از سال 1393 و بدلیل توافق برجام که ورود خالص سرمایه به کشور 560 میلیون دلار بوده، خروج سرمایه از کشور در این مدت بیش از 170 میلیارد دلار یعنی متوسط سالانه ده میلیارد دلار بوده است و بیشترین آن در سال 1389 معادل 25 میلیارد دلار میباشد که مردم شریف ایران زمین امروز گرفتار آثار سوء این خیانت های رانت خواران، ویژه خواران و آقازاده ها شده اند .
شاخص های قیمت و درآمد و تورم در شش سال گذشته
(پیش بینی( 1402) |
1401 |
1400 |
1399 |
1398 |
1397 |
1396 |
سال |
748 |
523 |
366 |
254 |
185 |
131 |
100 |
شاخص قیمت ها |
284 |
239 |
201 |
169 |
142 |
119 |
100 |
شاخص درآمدها کارگر،کارمند |
44 |
1/43 |
2/44 |
0/37 |
2/41 |
2/31 |
- |
تورم (درصد) |
متوسط تورم در شش سال 2/39درصد و متوسط افزایش دستمزدها و حقوق ها 19درصد بوده و قیمت دلار در این برهه زمانی از 4045 تومان به 50 هزار تومان رسیده است .
سیاست های کلان اقتصادی که مستقیما متاثر از سیاست های خارجی می باشد و بر زندگی مردم اثر داشته عبارتند از:
گسترش فقر عمومی با توجه به افزایش شاخص قیمت ها از 100 به 748 و شاخص درآمدهای طبقات کارگری و کارمندی از 100 به 284 رسیده یعنی جامعه حقوق بگیر در شش سال درآمدشان 62درصد کمتر از هزینه شان گردیده یا به مفهوم دیگر 62درصد فقیرتر شده اند به طوری که امروز پنج دهک جامعه حتی توان تهیه دو هزار کیلو کالری حداقل غذای مورد نیاز روزانه خود را ندارند.
یکی دیگر از اثرات سیاست اقتصادی ناشی از سیاست های بین المللی جمهوری اسلامی ایران افزایش فوق تصور و شدید اختلاف طبقاتی و شکاف درآمدی در کشور است به طوری که عدهای قلیل رانتخوار و ویژهخوار و آقا زاده به شدت پولدارتر و ثروتمندترگشته و اکثریت قاطع فقرا فقیرتر شدهاند و مرتباً طبقه متوسط هم در حال حذف شدن هستند. ایجاد طبقه فوق اشرافی در کشور که کمتر از یک در هزار جمعیت کشور هستند و سوء تغذیه در پنج دهک جامعه و گرانی لجام گسیخته و فوق تصور و غیر قابل کنترل که ناشی از همان سیاستهای کلان غلط قدیمی میباشد تمام شعارهای عدالت خواهی جمهوری اسلامی ایران را مدفون کرده و مسؤولان برای فرار از این عملکرد خویش و با پیش کشیدن مسائل بسیار کم اهمیت میخواهند این مشکلات را در سایه نگه دارند.
دیگر مساله شکست سیاستهای کلان و به تبع آن فرار سرمایه از کشور و کاهش مداوم بهره وری در همه بخشها و افزایش شدید قیمتهای تمام شده و افزایش نرخ بیکاری علی الخصوص در طبقه تحصیل کرده و مهاجرت غیرقابل تصور نخبگان و تحصیل کرده های کشور به خارج میباشد که امروز ایران به اولین کشور مهاجر فرست متخصص در جهان درآمده است.
تخریب محیط زیست یکی دیگر از اثرات سیاستهای غلط و ناکار آمد کلان کشور میباشد. به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی در امور زیربنایی مثل پالایشگاهها، نیروگاهها، حمل و نقل و صنایع بزرگ، ملت باید مواجه شوند با تولیدات به شدت غیر استاندارد و به روز جهانی و آلایندگی شدید هوا و اقلیم کشور به طوری که کلان شهرهای کشور به ندرت و کمتر از ۱۰ درصد روزهای سال هوای سالم داشته باشند، از سوی دیگر به دلیل نداشتن منابع مالی ناشی از سیاستهای کلان غلط و عدم واردات مواد غذایی کافی اجباراً فشار بیش از حد به منابع شکننده آب و خاک و منابع طبیعی کشور برای تولید بیشتر، تقریباً تمام منابع تجدید پذیر مثل آب و خاک و پوشش گیاهی را تبدیل به منابع تجدید ناپذیر کرده است.
در چهار دهه سرانه آب شیرین تجدید پذیر از ۳۰۰۰ متر مکعب به 1۰۰۰ متر مکعب برای هر نفر در سال کاهش یافته است و به سرعت هم در حال کاهش میباشد و ناچاراً به جای ۴۰ درصد استفاده از آب تجدید پذیر بر مبنای استانداردهای جهانی، به بیش از ۱۰۰ درصد رسیده که این به مفهوم ورشکستگی آبی میباشد.
در چنین شرایط اسفناک اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی دولت غافل از مشکلات ملت در لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۴۰۳ به مجلس شورای اسلامی اعلام کرده که از کشاورزان و صاحبان سپرده در بانکها مالیات دریافت نمایند که به مثابه عدم توان سرپرست خانوار در تامین مخارج خانواده و متقاضی مجوز دزدی کردن است.
کشاورزانی که به دلیل عدم سرمایهگذاری زیربنایی در کشور و عدم پشتیبانی تحقیقاتی و آموزشی لازم و گسست از جامعه جهانی امکان افزایش بهرهوری را نداشتهاند و در طول ۶ سال گذشته با تورم متوسط ۴۰ درصدی و افزایش متوسط قیمتهای تولیدشان در حدود ۲۰ درصدی، درآمدهای خود را از دست دادهاند و نوابغ اقتصادی دولت با پیشنهاد اخذ مالیات از کشاورزان که میخواهند قانونی کنند و از طرف دیگر پیرمردان و پیرزنان که چارهای ندارند جز پسانداز سرمایه بسیار اندک خود در بانکها، تا کمکی به امرار معاششان نماید و در شرایطی که تورم تحمیلی ساخته شده توسط دولت سالانه ۲۰ درصد از پساندازشان را میخورد، از ۲۰ درصد دیگر هم باید مالیات پرداخت کند. واقعاً دست مریزاد به این دولت و رئیس جمهور انقلابی.
در حالی پیرمردان و پیرزنان و کشاورزان باید مجبور به پرداخت مالیات باشند که کارتلهای وابسته به حاکمیت و غولهای اقتصادی کشور مثل بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، آستان قدس رضوی و دهها موسسه دیگر با معاف بودن از پرداخت مالیات به عنوان زالوهای اقتصادی خون مردم را بمکند.
در نظامی که قیمت ارز خارجی در طول ۴۵ سال گذشته ۷۰۰۰ برابر، قیمت طلا ۷۰ هزار برابر و نقدینگی آن بیش از ۱۰۰ هزار برابر گشته و تورم متوسط همیشه دو رقمی بوده و فرسایش آب و خاک و پوشش گیاهی آن جزو ۱۰ کشور اول جهان میباشد و متاسفانه فساد در بدنه حکومت نهادینه گشته، اگر سریعاً در سیاستهای کلان خود تجدید نظر ننمایند دیگر نباید امیدی به ادامه حیات خود داشته باشد و ملت را به رفاه برساند و اگر جسارت اصلاح پیدا کند و از شعارهای غیرعلمی و غیرعملی دست برداشته و به نصایح فرهیختگان کشور گوش دهد امیدواری هست که بتواند از پس مشکلات برآمده و رضایت ملت را به دست آورد.
فرهیختگان کشور متفق القولند که:
1- تنش های خارجی باید سریعاً از بین برود.
2- کسری بودجه مزمن فوراً باید حذف شود.
3- قیمت گذاری و نرخ بهره بانکی دستوری را باید حذف کرد.
4- نظام بنگاه داری دولتی و شبه دولتی رانت خوار و ورشکسته را باید از بین برد.
5- رانت خواران و ویژه خواران نورچشمی باید ریشه کن شوند.
6- نظم اجتماعی، آزادی بیان و دموکراسی و عدالت خواهی را برقرار کرد.
7- توسعه پایدار باید زیربنای فعالیت های اقتصادی و زیربنایی کشور گردد.
در این صورت است که کشوری آباد، آزاد و مردمی مرفه و خوشبخت و به دور از فقر خواهیم داشت و رهبر مستضعفان جامعه تبدیل به رهبر مرفهان خواهد شد.