کشاورزی ایران در تنگنای بوم شناختی و ضعف های مدیریتی
 
22/ 07/ 1404
فرانک مسعودی:
تأمین مالی پایدار؛ موتور محرک عبور کشاورزی از تنگناهای بومشناختی
بخش کشاورزی، همانگونه که معاون اسبق وزیر جهاد کشاورزی بهدرستی اشاره کرده است، در هر کشوری فراتر از یک فعالیت اقتصادی صرف عمل میکند؛ این بخش نه تنها زیربنای امنیت غذایی و امنیت ملی است، بلکه تداوم حیات اجتماعی و ریشههای فرهنگی یک ملت را در خود جای داده است. با این حال، در شرایط کنونی، این ستون حیاتی در ایران با چالشهای متعددی روبرو است.
تأمین غذای جمعیت رو به رشد درحالی که منابع طبیعی تحت فشار شدید قرار دارند، مستلزم خروج از مدلهای سنتی و گذار به سمت سامانههای کشاورزی مقاوم و هوشمند است. تنگناهای بومشناختی نظیر بحران آب، فرسایش خاک و تغییرات اقلیمی، در کنار ضعفهای ساختاری و مدیریتی، بخش کشاورزی کشور را در یک وضعیت بحرانی قرار داده است.
عبور از این وضعیت اضطراری و تضمین امنیت غذایی نسلهای آینده، نیازمند تزریق منابع مالی هدفمند، پایدار و ریسکپذیر است. در این میان، مفهوم «تأمین مالی پایدار کشاورزی» نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک محسوب میشود. این رویکرد مالی با هدایت سرمایهها به سمت نوآوریها، فناوریهای کمآببر و شیوههای کشاورزی سازگار با محیط زیست، به دنبال مقاومسازی این بخش در برابر شوکهای آینده است. هدف اصلی از تمرکز بر تأمین مالی پایدار، تبدیل تهدیدهای اکولوژیکی به فرصتهای سرمایهگذاری برای دستیابی به یک امنیت غذایی پایدار است که در نهایت، کشاورزی ایران را از تنگناهای فعلی خارج سازد.
تحلیل زیر را از قول دکتر اسکندر زند بخوانید:
دکتر اسکندر زند، معاون اسبق وزیر جهادکشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (۱۳۹۲- ۱۳۹۷)،دبیر کمیسیون اخلاق در کشاورزی و غذا وزارت جهادکشاورزی (۱۴۰۲ تاکنون) و دبیر کمیسیون هماهنگی شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری از سال۱۳۹۸تاکنون؛ طی تحلیلی جامع، کشاورزی ایران در تنگنای بوم شناختی و مدیریتی. بررسی پیامدهای خشک شدن منابع آبی، فرسایش خاک، ناپایداری سیاست گذاری ها و تأثیر آن بر امنیت غذایی و معیشت کشاورزان و ضرورت بازنگری فوری برای دستیابی به تولیدی پایدار را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
«بخش کشاورزی در هر کشوری نه تنها زیربنای امنیت غذایی و استقلال اقتصادی است، بلکه ریشه در فرهنگ، معیشت و تداوم حیات اجتماعی دارد.
در ایران، کشاورزی از دیرباز شالوده تمدن و استقرار جوامع انسانی بوده است؛ اما امروز این بخش حیاتی بیش از هر زمان دیگری در معرض فشارهای توأمان طبیعی و انسانی قرار گرفته است. در یک سو، کاهش منابع آبی، فرسایش و تخریب خاک، و پیامدهای زیست محیطی ناشی از ضعف سرمایه گذاری و بهره برداری ناپایدار، چهره کشاورزی را خسته و فرسوده کرده است. خشک شدن سفره های زیرزمینی، شور شدن خاک ها، و افت تولید در بسیاری از مناطق حاصلخیز کشور، نشانه های آشکاری از بحران بوم شناختی در بخش کشاورزی هستند؛ بحرانی که نه تنها امنیت غذایی را تهدید می کند، بلکه به مهاجرت روستاییان، کاهش اشتغال و از دست رفتن تنوع زیستی نیز دامن می زند.
در سوی دیگر،ناپایداری در سیاست گذاری ها و مدیریت های مقطعی سال های اخیر بر این وضعیت دشوار افزوده است. تصمیم گیری های کوتاه مدت، تغییرات مکرر در برنامه ها، ضعف در نظام های حمایتی و ناهماهنگی میان نهادهای مسئول، موجب برهم خوردن توازن میان تولید، معیشت و پایداری اقتصادی کشاورزان شده است. در نتیجه، بخش قابل توجهی از تولیدکنندگان کشاورزی، که ستون فقرات امنیت غذایی کشور را تشکیل می دهند، با کاهش درآمد، بدهی، و احساس بی ثباتی مواجه اند. ترکیب این دو چالش ــ یعنی بحران بوم شناختی از یک سو و ضعف مدیریتی از سوی دیگر ــ کشاورزی ایران را در نقطه ای حساس و سرنوشت ساز قرار داده است. امروز بسیاری از کارشناسان و دغدغه مندان این عرصه، با نگرانی و اندوه، شاهد فرسایش سرمایه های طبیعی، انسانی و اجتماعی در بخش کشاورزی اند. این نگرانی نه از سر بدبینی، بلکه از دل عشق و تعهد به آینده این سرزمین برمی خیزد. اکنون بیش از هر زمان، ضرورت دارد که بازنگری در شیوه های مدیریت منابع، بازتعریف نقش کشاورزی در اقتصاد ملی، و حرکت به سوی نظام های تولید پایدار و هوشمنددر دستور کار قرار گیرد. کشاورزی ایران، اگر با دانش و تدبیر هدایت شود، هنوز توانایی آن را دارد که بار دیگر نقش خود را در پایداری سرزمین و امنیت غذایی ایفا کند.»
در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید:

















